loading...
تارنگار عقاب جادویی
ParSa بازدید : 1641 یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 نظرات (1)


گرگینه، انسان گرگ نما، werewolf یا lycanthrope  همگی اشاره به یکی از دهشتناک ترین هیولا هایی دارند که بشر از دوران کهن تا کنون درباره ی آنها داستان سرایی کرده است. از روم باستان تا داستان های هری پاتر و گرگ و میش و نبرد با شیاطین و .... گرگینه ها حضوری پر رنگ دارند. گرگینه به موجودی گفته می شود که نیمی انسان و نیمی گرگ است. براساس افسانه ها شخصی که به گرگینه بدل شده باشد، در زمان مشخصی قدرت این را دارد تا بدن خود را تغییر بدهد و به گرگ تبدیل شود.

در برخی از افسانه ها این تغییر چهره کامل است و شخص گرگینه ظاهری کاملا شبیه به گرگ پیدا می کند.و حتی کنترل بر عملکرد خود ندارد و همانند یک گرگ درنده عمل می کند. در برخی دیگر از داستان ها گرگینه ها پس از تبدیل به این حالت که معمولا تحت تاثیر تابش ماه شب 14 است، کاملا شبیه گرگ ها نمی شوند، بلکه نیمی از بدن خود را انسانی خود را حفظ می کنند و تبدیل به موجودی گرگ مانند می شوند که روی دو پای خود راه می روند و قدرت جسمانی فوق العاده ای دارند.

در داستان ها و باور های کلاسیک، مراحل تغییر از انسان به گرگ با تابش ماه شب 14 آغاز می شود و گرگینه تا سپیده دم یا تا زمانی که تحت تاثیر ماه شب 14 باشد، گرگینه باقی خواهد ماند و صبح به حالت اول خود باز خواهد گشت. این موجود در افسانه های قدیمی و اسطوره های بسیاری از کشور ها به ویژه کشور های شمال اروپا پیدا کرد.

روش دردناک و نه چندان دوست داشتنی این تبدیل روشی است که معمولا درباره ی آن سخن می گویند و داستان های امروزی نیز برآن تاکید می کنند. اگر در شرایط خاصی، گرگی ویژه شما را گاز بگیرد، و از آن بدتر یک گرگینه شما را گاز بگیرد، پس از طی دوره های نه چندان راحت و پر از درد، در اولین شبی که ماه به طور کامل بدرخشد، مراحل تغییر شما آغاز می شود.ابتدا بافت اسکلتی شما به هم میریزد روی صورتتان مو به شدت رشد می کند، ناخن هایتان بلند و صورتتان پوزه دار می شود، چشمانتان تغییر می کنند و در واقع پس از چند دقیقه شما تبدیل به گرگی تمام عیار خواهید شد.

البته این تنها روش تبدیل شدن به گرگینه نیست. در برخی از افسانه ها، قدرت شوم و افسانه ای گرگ برخی را وسوسه کرده است که خود را برل به یک گرگینه کنند. یکی از راحت ترین این روش ها، اینست که لباس های خود را درآورید و کمربندی از جنس پوست گرگ به کمر ببندید! این موضوع روشی است که در شرق هم به شکل دیگری به آن اشاره شده است. محمد بن محمود بن احمد توسی، در کتضاب « عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات» به این داستان اشاره می کند.

در برخی از افسانه ها این راه حل ساده، دشوار می شود و شخص باید پوست کامل گرگ را تن خود کند.

در نواحی ایتالیا، فرانسه و آلمان نیز باور بر اینست که اگر در شب چهارشنبه یا جمعه ی خاصی از سال و در فصل تابستان، شخص بیرون از خانه و به گونه ای بخوابد که نور کامل ماه بر صورتش بیفتد، تا آخر شب به گرگینه تبدیل خواهد شد. البته روش های دیگری نیز وجود دارند؛ عذاب تبدیل شدن به گرگینه به گونه ای است که در برخی از روش های جادو گری، آنرا به عنوان یک نفرین استفاده می کنند و می گویند در اثر نفرینی نحس، فرد تبدیل به گرگینه می شود !

البته بر خلاف خون آشام ها- که در داستان هاو افسانه های امروزی دشمن اصلی گرگینه ها محسوب می شوند- که ظاهری آراسته و رفتاری متین و جذاب دارند، گرگینه ها هیولا هایی خشن هستند و تنها راهی که در افسانه های امروزی برای کشتن آنها پیشنهاد شده است، شلیک گلوله ی نقره ای و یا بریدن سر آنهاست.

باور به قدرت این موجودات به حدید است که حتی امروزه در بعضی دهکده های آلمان، هنوز از واژه ی گرگ استفاده نمی کنند. آنها معتقدند در نام این موجود نیز، قدرتی سحرآمیز نهفته است که تا به زبان برده شود آنرا احضار می کند! و به جای آن از واژه هایی مانند « حیوانی که نباید نام برده شود» برای نام بردن آن استفاده می کنند.

اما آیا علم وجود چنین موجوداتی را می پذیرد؟ متاسفانه یا خوشبختانه پاسخ اینجا هم مانند مورد خون آشام ها منفی است ( چه قدر بد، اومدیم خوناشام بشیم گفتن نه، جادوگری هم گفتند نه، ای بابا اینم نه؟ خب چی کار کنم من دیگه؟)

بزرگترین مشکلی که شما در راه تبدیل به یک گرگینه دارید، بدن شماست. بدن انسان طاقت تغییرات شدید و سریع ژنتیکی را ندارد. شما برای تبدیل به یک گرگینه نیاز دارید که در مدت بسیار کوتاهی، مقدار بسیار زیادی استخوان در بدنتان تولید کنید، ماهیچه ها، دندان ها و از همه مهمتر مغز شما تغییر کند. بدن ما چنین ظرفیتی برای انجاک این تغییرات ندارد. برخی از طرفداران جدیدتر این بحث از ویروسی صحبت می کنند که ممکن است ساختار دی ان ای بدن مارا به هم یزند اما متاسفانه این بازآرایی سریع دی ان ای هم کمکی به تغییر در بافت های بدن نمیکند.

اما مگر نه که به قول معروف « تا نباشد چیزکی ، مردم نگویند چیز ها»؟ پس این همه تصویر یکسان از این موجود و در نقاط مختلف جهان که الزاماً ارتباطی هم نداشته اند ، به طور مشترک توسعه یافته است؟ واقعیت اینست که اگر چه موجودی به نام انسان گرگ نما یا گرگینه وجود ندارد ، اما برخی از خاصیت ها و ویژگی های نسبت داده شده به آنها ممکن است به طور مستقل در افراد ظهور پیدا کند.

نخستین موردی که باید به آن اشاره کرد، ترس مردم ابتدایی از گرگ ها بوده است. زندگی در مناطق بکر و همنشینی با طبیعت، به ویژه زمانی که انسان های نخستین دوره ی دامپروری را پشت سر می گذاشت، و دامهایش برایش حکم زندگی را داشت، گرگ را به موجودی هراسناک تبدیل کرده است. برای اینکه بدانیم چرا گرگ ها تا این حد موجب وحشت مرمدم ابتدایی می شدند، بد نیست نگاهی به آنها بیندازیم؛

گرگ ها یکی از اجتماعی ترین شکارچیان به شمار می روند. گرگ ها معمولا در گله هایی که بین 2 تا 25 قلاده گرگ را شامل می شود ، زندگی می کنند، و همیشه یک گرگ رهبر وجود دارد که دیگران را هدایت می کند، این گرگ رهبر که به آن گرگ آلفا هم می گویند، وظیفه ی رهبری گروه، اعلام حرکت، استراحت و آغاز و خاتمه ی شکار را بر عهده دارد.

گرگ ها با کمک حرکات بدن با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند، و با توجه به قدرت شنوایی بالایی که دارند، برای ارتباط با هم یا همسایگانشان، زوزه می کشند. زوزه هایی که خود گرگ ها می توانند از فاصله ی 40 کیلومتری آنرا تشخیص دهند و در ضمن گرگ ها یکی از وفادار ترین حیوانات به گروه هستند.

به این ترتیب باید گرگ ها را در رده ی هوشمند ترین شکارچیان رده بندی کرد. شکار گروهی و هماهنگ آنها یه کابوسی برای انسان های ساکن نواحی طبیعی تبدیل شده بود و وهم آلود بودن شبی مهتابی که درآن گرگی از دور زوزه می کشد، ممکن است منشا بسیاری از افسانه ها باشد.

اما فراتر از این موضوع، انسان قدیم بهانه های بهتری برای تکمیل افسانه ی گرگینه های خود داشته است. به اجزای این افسانه توجه کنید:

انسان در اثر گاز گرفته شدن توسط گرگی، به گرگینه تبدیل می شوند، و در مدت تغییر بیماری سختی را پشت سر می گذارد. گرگینه ها ظاهری شبیه به گرگ پیدا می کنند و معمولا این تغییرات هنگام ماه کامل اتفاق می افتند. همه ی این موارد، شواهدی واقعی دارند !

گاز گرفته شدن توسط گرگ ها اتفاق نادری نیست. گرگ های گرسنه که برای پیدا کردن غذا، خطر نزدیک شدن به محیط زیست انسان را به جان می خرند و اگر مقابل مدافعی قرار بگیرند، از خود دفاع می کنند. گرگ ها هم مانند بسیاری دیگر از جانوران وحشی، آلوده به هستند که میان انسان و حیوان مشترک است، و اگر از تب و لرز ناشی از جای زخم و بیماری های عفونی و کزاز بگذریم، بیماری معروف چهار پایان، هاری است. گرگ ها هم مانند سگ ها می توانند ناقل هاری باشند.

انسانی را تصور کنید که در دوره ای دور که هنوز درکی از این بیماری در جامعه ی روستایی وجود نداشته، مورد حمله ی گرگی قرار بگیرد و خانواده اش او را که زخمی خونین دارد به خانه برسانند و چند ساعت بعد ، شخص گزیده شده رفتار های ناشی از عفونت هاری را از خود بروز دهد، مبتلایان به هاری تقریبا شانسی برای بقا نداشتند.

شخص مبتلا به هاری، با توجه به اینکه ویروس انتهای رشته های عصبی را هدف می گیرد، به شدت رفتار های متشنج و غیر قابل کنترل از خود نشان می دهند که شاید برای انسان آن دوره نشانه ای از تبدیل او به گرگ بوده است. در جایی که این افسانه ها رواج داشته است، بسیاری از خانواده پیش از آنکه ماه کامل در آسمان ظاهر شود، برای اینکه اجازه ندهند عزیزانشان به گرگینه تبدیل شوند، آنها را می کشتند.

شاید باور نکردنی ترین بخش در افسانه ی گرگینه ها انسانهایی با ظاهر گرگ هستند. اگرچه به نظر بسیار دور از ذهن می آید، اما نوعی بیماری وجود دارد که باعث چنین تغییری می شود و به سندرم گرگینه معروف است و بیماری که از آن به عنوان Hypertrichosis یاد میشود، عارضه ای است که طی آن ، بدن انسان شاهد رشد سریع و بیش از حد مو در مواضعی است که در حالت عادی فاقد مو هستند.

در بعضی موارد رویش مو، فقط به صورت محدود می شوند، اما در برخی موارد رویش مو به همه ی اندام های بدن توسعه پیدا می کند. گاه این رویش مو به حدید زیاد است که با خود دفرمه شدن صورت را همراه دارد. ( منم نفهمیدم دفرمه یعنی چی؟؟!!! J) علت بروز این نقص یک جهش ژنتیکی نادر است. اما نتیجه ی آن حتی امروزه هم می تواند ترسناک باشد، چه برسد به آن دوران.

مورد دیگر مربوط به وابستگی تبدیل گرگینه ها به ماه کامل است. واقعیت این است که ماه کامل نمی توان هیچ تاثیری بر بدن انسان داشته باشد، اما از نظر روانی بسیار تاثیر گذار است. گونه های متفاوتی از بیماری های روانی وجود دارند که دوره ی زمانی خاصی دارند. برخی از آنها به Cyclothymia معروفند. طی یک دوره ی زمانی مشخص شخص را دچار حملات عصبی می کنند. این چرخه ی بیماری های ذهنی که با به اوج رسیدنش، فرد رفتار های نا به هنجار از خود بروز می دهد، گاه با دوره های ماهانه همراه است که ممکن است متناسب با گردش ماه به دور زمین باشد. به همین دلیل هم است که بعضی بیماران روانی را ماه زده، یا Lunatic می نامند.

این عوارض ظاهری در کنار ترس از گرگ ها بهانه ی خوبی بوده تا مردم افسانه ی گرگینه ها را زنده نگه دارند.



ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط سما در تاریخ 1394/06/12 و 12:14 دقیقه ارسال شده است

من مطالب شما رو مطالعه کردم...بسیار جالب بود...منابع شماچیستند؟
پاسخ : منبعم دایر] المعارف جامع گرگ و میش بود که توی وبسایت های انگلیسی به صورت کامل موجود هست ولی ترجمه نبود که من ترجمش کردم و گذاشتم برای وبلاگ . البته این برای 2 سال پیشه و الان اطلاعی ندارم دایره المعارفش به صورت کامل ترجمه شده یا نه ، ولی در تاریخ گذاشتن این مطلب ، وبلاگم تنها منبع فارسی بود که این مطالب رو داشت شکلک


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    وبلاگم رو چطور می بینید؟
    کدام یک از اسم های زیر رو برای تارنمای آیندم انتخاب می کنید؟!
    آمار سایت
  • کل مطالب : 203
  • کل نظرات : 355
  • افراد آنلاین : 12
  • تعداد اعضا : 40
  • آی پی امروز : 109
  • آی پی دیروز : 31
  • بازدید امروز : 133
  • باردید دیروز : 53
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 1,741
  • بازدید ماه : 1,741
  • بازدید سال : 42,706
  • بازدید کلی : 481,815
  • کدهای اختصاصی
    نایت اسکین-ابزار گوکل پلاس
    بزرگترین منبع ابزار های وبلاگ نویسی ، نایت اسکینآپلود فایل و تصویر
    Review http://www.magiceagle.rzb.ir/ on alexa.com

    بهترين كدها در صبادانلود