دعوت به صرف خون انسان

دعوت به صرف خون انسان

مدتي است که پرده نقره اي سينماها، قاب تلويزيون و حتي کتابفروشي ها به محلي براي جولان خون آشام ها تبديل شده اند؛ خون آشام هايي که اين روزها حتي پا را از افسانه ها فراتر گذاشته و به مستندهايي که از دنياي واقعي هم ساخته مي شوند وارد شده اند. مدتي قبل بود که مستند زندگي خون آشامي در شبکه هاي خارجي روي آنتن رفت تا يک بار ديگر فرضيه وجود اين موجودات، رنگ واقعي تري به خود بگيرد. اين مقاله درباره دو سريال معروف خون آشامي است که طرفداران زيادي را پاي گيرنده هاي تلويزيون ميخکوب کرده است.

 در دنياي اقتباس از کتاب، فيلم و بازي معمولاً يا همه چيزخوب پيش مي رود يا همه چيز بد. اينجا حد وسط وجود ندارد. سريال «خاطرات يک خون آشام» هم مثل «هري پاتر»، «گرگ و ميش» و خيلي از فيلم هاي ديگر از سري کتاب هايي اقتباس شده که نويسنده اي به اسم ال جي اسميت آن را نوشته است.

من يک خون آشامم

   «در طول يک قرن، زندگي پر رمز و رازي داشتم، پشت سايه ها مخفي بودم، توي دنيا تنها بودم. تا الان ... من يک خون آشام هستم و اين داستان منه ...» اين جمله اي است که در سريال با آن رو به رو مي شويم و يک خط کلي به بيننده مي دهد. قبل از اينکه بخواهيم به سريال خاطرات خون آشام و داستان نوشته شدن آن بپردازيم، بايد بگوييم سري فيلم هاي گرگ و ميش نوشته استفاني مه ير که تا الان چهار  نسخه از آن روانه بازار شده هم مانند اين سريال درباره دختر جواني بود که بعد از مدتي متوجه مي شود دوستان صميمي اش گرگينه و خون آشامند.

 بعد از ساخته شدن خاطرات يک خون آشام اين شبهه به وجود آمد که آنها از کتاب هاي استفانی مه ير برداشت کرده اند؛ درحالي که ال جي اسميت اين فرضيه را در مصاحبه هاي اخيرش کاملاً رد کرده است.

يک وقفه ده ساله

   اسميت مي گويد: «مدتي قبل از نوشته شدن کتاب، ناشرم با من تماس گرفت و خواست طي نه ماه، مجموعه اي سه جلدي درباره خون آشام ها بنويسم. موضوعش هم دختري دبيرستاني بود که با دو برادر خون آشام آشنا مي شود.»

 ال جي که از ده سال قبل به دليل بيماري هايي که در خانواده اش بروز کرد قلم به دست نگرفته بود و فکر مي کرد قوه تخيلش براي نوشتن داستان هاي فانتزي کاملاً از بين رفته، توانست يک بار ديگر خودش را در عرصه داستان نويسي ثابت کند.

 سه گانه خاطرات خون آشام در مرزهاي آمريکا نماند و بعد از انتشار در کشورهاي مختلف دنيا پا را از مرزها فراتر گذاشت.

 زماني که نوشتن و انتشار کتاب خاطرات خون آشام تمام شد کوين ويليامسون فيلنامه نويس معروف تلويزيون شروع به نوشتن فيلنامه اين سريال کرد وبا اعمال تغييراتي ناچيز توانست آن را براي ارائه در يک اثر تلويزيوني آماده کند. ال جي که از شنيدن اين خبر کاملاً هيجان زده شده بود، تصميم گرفت زماني که اين سريال روي آنتن مي رود، پاي يک گيرنده را به خانه اش باز کند و داستاني را دنبال کند که ساخته و پرداخته ذهن خودش است.

آخر الزمان پر دلهره

 داستان کتاب «خاطرات خون آشام» درباره دختري به اسم الينا است که به پسر خون آشامي به اسم استيفن علاقه مند مي شود و مدتي بعد براي او اتفاقات عجيبي مي افتد که حس مي کند تمامش زير سر ديمن، برادر استيفن است.

 ديمن شرور، شخصيت مورد علاقه نويسنده کتاب است که به او تعلق خاطر زيادي دارد؛ «در تک تک لحظاتي که ديمن را مي نوشتم احساس مي کردم با او درگير شده ام. او يکي از بهترين کاراکترهايي است که در مجموعه کتاب هايم درباره اش نوشته ام.»

 ال جي وعده داده که درکتاب بعدي اش يک پايان حماسي براي مجموعه اش در نظر خواهد گرفت. قرار است در داستان او دنيا به پايان برسد و بيننده با يک آخر الزمان پر دلهره رو به رو شود.

 اسميت نويسنده مجموعه کتاب هايي مثل دنياي شب، الهام تاريک و خاطرات خون آشام است که هر کدام با استقبال خوبي رو به رو شده.

 سريال، روزهاي اول بيشتر با داستان کتاب منطبق بود اما در حال حاضر از محتواي کتاب فاصله گرفته و به گفته کساني که خط به خط داستان کتاب را دنبال کرده اند، جذابيت سريال خيلي بيشتر است؛ سريالي که در 31 کشور جهان روي آنتن مي رود و طرفداران وحشت را راضي مي کند.

خون آشام هاي 7 ميليارد دلاري

 مدت هاست که سينماي وحشت شروع به پولسازي در صنعت سينما کرده است و هر بار برگ برنده اي توسط کارگردان ها، نويسندگان و گريمورها براي مخاطبان رو مي شود. يک بار پاي ارواح به داستان هاي ترسناک باز شد، بار ديگر قاتل هاي زنجيره اي، يکه تازي در دنياي وحشت را در دست گرفتند؛ مدتي بعد زامبي ها وارد ميدان شدند و گريم هاي ترسناکشان هول و هراس را مهمان وحشت دوستان کرد. اين اتفاقات ادامه داشت تا اينکه خون آشام ها وارد شدند.

 کسي که براي اولين بارخون آشام ها را روي پرده نقره اي فرستاد، برام استوکر، نويسنده کتاب خون آشام بود که ايده ساخت فيلم «دراکولا» در سال 1897 را به صنعت سينما داد. بيشتر ازيک قرن از آن ماجرا مي گذرد اما هنوز که هنوز است خون آشام هاي ترسناک همچنان جذاب و دلهره آورند.

 اين موجودات طي سال هاي اخير درآمدهاي عجيب و غريب ميليون دلاري را به جيب سازندگان و تهيه کندگان مجموعه هاي مختلف سرازير کرده اند. سري گرگ و ميش با اکران در سينما و شبکه خانگي و انتشار کتاب هاي اين مجموعه و حتي فروش امتياز موسيقي توانست نزديک به 3 ميليارد دلار به صنعت سينما کمک کند. «خاطرات خون آشام» و «خون واقعي» هم از اين قاعده مستثني نبودند و با به کارگيري جديدترين ترفندها دست به جذب مخاطب زدند. طبق برآوردي که نشريه هاليوود ريپورتر طي سالهای گذشته داشت. اعلام کرد در دو سال اخير خون آشام ها در زمينه سينما 3 ميليارد دلار، در زمينه نشر 1/6 ميليارد دلار در حوزه تلويزيون و دي وي دي 2/1 ميليارد دلار، در زمينه آگهي هاي تبليغاتي 600 ميليون دلار و در موارد ديگر 600 ميليون دلار کسب درآمد کرده اند.

آشنايي با اين موجودات

 بيننده در هر فيلم و سريال با بخشي از خصوصيات، رفتارها و نشانه ها رو به رو مي شود که تا پايان داستان بايد آنها را دنبال کند؛ مثل ماجراي معجون هاي مختلفي که در فيلم هاي هري پاتر بود و هر کدام معنايي داشت.

 در اين سريال هم قوانين خاصي وجود دارد؛ خون آشام هاي اين سريال مي توانند ذهن انسان ها را کنترل و هدايت کنند اما اين امر تنها زماني امکان پذيراست که از خون انسان تغذيه و انرژي دريافت کنند. البته خوردن خون حيوانات هم مشکلي در زندگي عادي شان به وجود نمي آورد.

 آنها تنها زماني کشته مي شوند که يک جسم برنده از وسط قلبشان عبور مي کند. پرش و نوع راه رفتن آنها با خيزهاي بلند همراه است و مي توانند به راحتي بجهند. دراين سريال گردنبند مخصوصي وجود دارد که انسان را از طلسم خون آشام ها دور نگه مي دارد. اين گردنبند با يک گل تزئين شده است.

 آنها براي گرم کردن بدنشان که درجه حرارت پاييني دارد مدام از قوه گرم استفاده مي کنند و البته کلي اتفاق عجيب ديگر که در اين سريال با آن رو به رو خواهيد شد.

شخصيت هاي اصلي

 خاطرات يک خون آشام - سريال در حال پخشي که اين روزها از شبکه هاي سراسري تلويزيون هاي مختلف دنيا روي آنتن مي رود- بازيگران کم سن وسال اما با تجربه اي دارد که يک درام واقعي را ساخته اند. اين سريال به کارگرداني مارکوس سيگا و تهيه کنندگي و نويسندگي کوين ويليامسون حسابي روي بورس است.

 نينا دوبرو بازيگر نقش اليناست که نهم ژانويه 1989 در بلغارستان به دنيا آمد و زماني که دو ساله بود همراه خانواده اش به تورنتو رفته و در آنجا ماند. او که قبل از بازيگري به دليل ظاهر متناسبي که داشت در حيطه مدلينگ فعاليت مي کرد، توانست با ايفاي نقش در مجموعه هاي تلويزيوني اي چون «قطعات فراري» و «دور از او» به شهرت برسد. اين بازيگر سوارکاري، ژيمناستيک و صخره نوردي را هم به طور حرفه اي دنبال مي کند.

 نينا نقش الينا گيلبرت، دختر دبيرستاني اي ر ايفا مي کند که در جريان خون آشامي دو برادر قرار مي گيرد. الينا در يک حادثه رانندگي والدينش را از دست داده و با برادر کوچک تر از خودش به تنهايي زندگي مي کند. نينا غير از نقش الينا در نقش کاترين هم ظاهر شده است، کاترين بر خلاف اليناي مهربان و حساس يک قاتل تندخو و عصبي است.

 ايان سامرهالدرهم مثل نينا قبل از بازيگري مدل و تهيه کننده بود. او متولد هشتم دسامبر 1978 در آمريکاست که نسبت به بازيگران ديگر سن و سال بيشتري دارد. او که با بازي در نقش فرعي «بون» در سريال «لاست» به شهرت رسيد در خاطرات يک خون آشام نقش ديمن سالواتوره، شخصيت خاکستري اين سريال را بازي مي کند. اين پسر از ده سالگي براي برندهايي مثل ورساچه و گوچي تبليغ مي کرد و قرار گرفتن در اين حيطه باعث شد به راحتي وارد دنياي بازيگري شود.

 ديمن روحيات خشني دارد و براي زنده ماندن خودش دست به هر کاري مي زند و به راحتي از خون انسان ها تغذيه مي کند.

 پاول ويزلي در نقش استيفن سالواتوره متولد 23 جولاي 1982 در نيوجرسي آمريکاست. او که يک خانواده شش نفره بزرگ شده، در کلاس هاي هنري شرکت کرد و سرانجام جذب بازيگري شد.

 او در اين سريال يکي ازنقش هاي اصلي را بر عهده دارد و بر خلاف برادرش، موجود با وجداني است که هنوز انسانيت خودش را از دست نداده و مثل برادرش به خون انسان ها تشنه نيست؛ ضمن اينکه ترجيح مي دهد از حيوانات تغذيه کند و به کسي هم آسيب نرساند.